سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صبح روشن امید ...


مطالب اخیر
 
آمار وبلاگ
 
وصیت نامه شهدا
 
لوگو دوستان
 
امکانات جانبی
 

با نام و یاد خدا

سلام، امروز صبح تو مترو بودم (به حالت گوشت یخی که این قصابا از میله آویزون میکنن گیج شدم ) و داشتم میرفتم سر کار ، به ایستگاه بعدی که رسید اون خانمه (که همیشه اونجاس و نمی دونم پس کی مرخصی میره !) اشتباهی اعلام کرد: "ایستگاه بعد دانشگاه علم و صنعت" تعجب کردم و با خودم گفتم احتمالا قاط زده و آقای راننده تا ایستگاه بعدی درستش میکنه ولی با کمال تعجب دیدم به ایستگاه بعدی که رسید اون خانومه دوباره گفت : "ایستگاه بعد دانشگاه علم و صنعت" و همین طور تکرار شد و تکرار شد تا وقتی که من دیگه پیاده شدم.

بعدش یهو به ذهنم زد که این مورد چقدر در مورد زندگی امروز ما جوونا صدق میکنه. از کوچیکی می گفتن درس بخون تا بعدش کارشناسی قبول شی بری دانشگاه علم و صنعت، بعدش دوباره بیشتر بخون تا ارشد قبول شی بری دانشگاه علم و صنعت، بعد تر دوباره بیشتر تر بخون تا دکتری قبول شی بری دانشگاه علم و صنعت بعدش دوباره دوباره دوباره .... خلاصه هی داریم میریم جلو و از عمرمون می گذره و بازم هر چی میریم جلو می بینیم بازم تو "ایستگاه بعد دانشگاه علم و صنعت" موندیم نکته بین

پس کی میخوایم زندگی کنیم خدا میدونه! یه زندگی به سبک اسلامی و اون چیزی که خدا و پیامبران و ائمه اطهار (ع) از ما خواستن...

و اما نتیجه گیری اخلاقی از این ماجرا:

1- سعی کنید حتی اگه ماشین دارید برای رفتن به سر کار و جلوگیری از آلودگی هوا از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید.

2- درست حدس زدید نویسنده هم مثل شما جوونه

3- ای کاش این اتفاق برای ایستگاه شهید همت می افتاد، هی میگفت ایستگاه بعد شهید همت شهید همت شهید همت تا شاید یه کم اسم شهدا برامون زنده می شد و به سرمون میزد ما هم مثل اونا بشیم و مثل اونا زندگی کنیم. ای کاش ...

4- راستی این نوشته یه وقت تبلیغ دانشگاه علم و صنعت نباشه هیسسسس

5- اگه این دفعه نظر ندید می کشمتون عصبانی شدم!

 




نوشته شده در پنج شنبه 92 فروردین 22  توسط فامیل دور 




درباره سایت
 
 
نویسندگان
 
خبرنامه